من میتونم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشتهخو یا شیطان صفت باشم... من میتونم تو رو دوست داشته یا از تو متنفر باشم... من میتونم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم... چرا که من یک انسانم، و اینها صفات انسانى است و تو هم به یاد داشته باش: من نباید چیزى باشم که تو میخواهى ، من را خودم از خودم ساختهام تو رو دیگرى باید برایت بسازد و تو هم به یاد داشته باش: منى که من از خود ساختهام، آمال من است و تویى که تو از من میسازى آرزوهایت و یا کمبودهایت اند. لیاقت انسانها، کیفیت زندگى رو تعیین میکنه نه آرزوهاشون رو... و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو میخواهى و تو هم میتونى انتخاب کنى که من را میخواهى یا نه ولى نمیتوانى انتخاب کنى که از من چه میخواهى... میتونى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم... میتونى از من متنفر باشى بى هیچ دلیلى، و من هم... چرا که ما هر دو انسانیم این جهان مملو از انسانهاست پس این جهان میتونه هر لحظه مالک احساسى جدید باشد. تو نمیتونى برای من به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی، و من هم... قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است. دوستانم مرا همین گونه پیدا میکنند و میستایند. حسودان از من متنفرند ولى باز میستایند دشمنانم کمر به نابودیم بستهاند و همچنان میستایندم چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت نه حسودى نه دشمنى و نه حتی رقیبى. من �%
- بی سواد!
- هیچ!